دفتر خاطرات

دلم را به رنگهای سرخ و نارنجی غروب سپردم تا در هوای دل انگیز شقایقهای زیبایش پر از حسی تازه شوم

دفتر خاطرات

دلم را به رنگهای سرخ و نارنجی غروب سپردم تا در هوای دل انگیز شقایقهای زیبایش پر از حسی تازه شوم

مشخصات بلاگ

اینجا فقط یک دفترچه خاطرات شخصی است. شاید کسی از نوشته هایم نه سردربیاورد و نه حتی خوشش بیاید.
فقط مدتی بود چیزهایی به ذهنم میرسید که دوست داشتم بنویسم، این شد که این دفتر را ساختم.

آخرین مطالب

خواب

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۱۰ ق.ظ

امشبم دوباره خوابم نمیبره. یاد اون شب کذایی افتادم. اون شبم خواب به چشمام نمیومد. همون موقعهایی که اون حالش خوب نبود. من اینجا و اون اونجا. ساعت 3 بود که خوابیدم، همون وقتی که اون چشماشو برای همیشه بست. با هم خوابیدیم.

حالا دوباره خوابم نمیبره و یاد اون شب افتادم.

احساس میکنم دیگه چیزی به اسم "آرامش"، برام وجود نداره.

ترس از دست دادن اطرافیانم مخصوصا نگار، داره دیوونم میکنه.


همه رفتن کسی دور و برم نیست                 چنین بی کس شدن در باورم نیست

  • مریم

نظرات  (۱)

خواهشا اینقدر فکر منفی در مورد نگار نکن.
نگار نه
نه
پاسخ:
متاسفم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی