دفتر خاطرات

دلم را به رنگهای سرخ و نارنجی غروب سپردم تا در هوای دل انگیز شقایقهای زیبایش پر از حسی تازه شوم

دفتر خاطرات

دلم را به رنگهای سرخ و نارنجی غروب سپردم تا در هوای دل انگیز شقایقهای زیبایش پر از حسی تازه شوم

مشخصات بلاگ

اینجا فقط یک دفترچه خاطرات شخصی است. شاید کسی از نوشته هایم نه سردربیاورد و نه حتی خوشش بیاید.
فقط مدتی بود چیزهایی به ذهنم میرسید که دوست داشتم بنویسم، این شد که این دفتر را ساختم.

آخرین مطالب

حلالم کن

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۰۴ ب.ظ
چند وقت پیش یکی بهم گفت "حلالم میکنی؟"
شبش داشتم فکر میکردم واقعا چقدر سخته حلال کردن آدمهایی که به تو ضربه زدن.
یه لیستی از اسامی کسانی که از بچگیم بهم ضربه های عمیق و کاری وارد کرده بودن توی ذهنم اومد. خدایا یعنی میتونم حلالشون کنم؟؟
خیلی سخته. یه نفر بود، موقع خاکسپاریش گفتم خدایا بخشیدمش. نمیخوام من با حلال نکردنش بیشتر باعث زجرش بشم. ولی تا زنده هستن نمیتونم حلالشون کنم.نمیدونم چرا؟؟؟


خدایا کمک کن بتونم زخمهایم را التیام بخشم و دیگران را راحت حلال کنم.
  • مریم

نظرات  (۱)

نبخشیدن هم حق تو هستش میشه یه جاهایی هم ازش استفاده کرد
اما خودت رو دور از بقیه نبین ، مطمئن باش تو هم آدمایی رو اذیت کردی که باید ازشون حلالیت بطلبی
پاسخ:
آره میدونم قطعا همین طوره. وقتی مامان بزرگ حالش بد میشد و میگفت حلالم کن میگفتم شما باید حلالم کنید چون حس میکردم اونو بعد از مرگش همه حلال میکنیم ولی اگه الآن اون منو حلال نکنه دیگه وقتی نیست که بخوام ازش حلالیت بگیرم.
ولی واقعا کارهای بعضیا که میاد جلوی چشمم، شکسته شدن قلبم توی اون لحظات، همه ش میگم نمیتونم حلال کنم.
واقعا خدا باید کمکم کنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی